برای پذیرش هر امری به سند و مدرک احتیاج است، به خصوص اینکه این امر، موضوع بزرگی چون ادعای تقلب 11 میلیونی باشد. به همین دلیل بود که طرح ادعای بدون سند و مدرک تقلب 11 میلیونی و پذیرش آن از سوی عده ای، زمینه ای نادرست و خطرناک را فراهم کرد که تبعات ناگواری را برای جامعه به بارآورد و آیات عظامی چون جوادی آملی را نیز به شدت در قبال آن واکنش نشان دادند. (+)
اما کنکاش یبشتر نشان می دهد که بخش بزرگی از همین مدعیان نیز، از صحت انتخابات آگاه هستند و تنها به واسطه میل به قدرت طلبی، واقعیتی را که خود به آن واقفند، کتمان می کنند و با عوام فریبی بقیه حامیان موسوی، سعی در ایجاد شائبه تقلب در بین آنان دارند و بهره برداری های اقتدارطلبانه خود را دارند.
شمایی که در حال مطالعه این مطلب را هستید و احیانا از مدعیان تقلب هستید دو حالت دارد، یا از همان دسته ای هستید که به صحت انتخابات واقفید و آن را کتمان می کنید و یا نه، جز کسانی هستید که بدون غرض، چنین مطلبی را بیان می کنید.
واضح است که چنانچه جز دسته اول باشید، به دنبال حقیقت نیستید و خواندن هر نوشته ای برای شکستن امیال قدرت طلبانه تان هیچ، فایده ای ندارد. اما اگر جز دسته دوم هستید و به واسطه اخبار کانالیزه شده ای که به شما رسیده است؛ همچنان در ابهام تقلب به سر می برید، این نوشته می تواند به شما کمکی بکند.
چند روز پیش، سایت اصلاح طلب عصر ایران، نوشته یک روزنامه نگار انگلیسی را از ماجراهای اخیر ایران، به رشته تحریر در آورده بود. این روزنامه نگار برجسته بریتانیایی در روزهای اخیر در ایران به سر می برده است و مشاهدات خودش را در ساندهی هرالد منتشر کرده است. او به واسطه نزدیکی فکری و تشکیلاتی با اصلاح طلبان، فرصت هم صحبت شدن با آن ها و شنیدن حرف های به نسبت خصوصی تر آن ها را پیدا کرده است و شاید به همین دلائل است که سایت اصلاح طلب عصر ایران، مبادرت به انتشار آن کرده است.
اما نکته ظریفی که در این گزارش دیده می شود، صحبت های این روزنامه نگار برجسته انگلیسی با برخی مدعیان تقلب است، اجازه دهید، عین مطلب را از این سایت اصلاح طلب بیاورم:
زمانی که من مودبانه سئوال می کردم: آیا او (احمدی نژاد) انتخابات اخیر را در کمال صحت برده است، پاسخ گیج کننده و صریح آنها اغلب این بود: «آری».(+)
این اعتراف صریح نشان می دهد که گردانندگان اصلی تقلب، خودشان به صخت انتخابات ایمان دارند؛ اما برای امیال قدرت طلبانه خود، این اتهام را رواج داده اند و سعی می کنند از آن سواستفاده کنند.
آیا این اعتراف صریح از یک سایت اصلاح طلب، آن دسته از عزیزانی را که جز دسته دوم، افراد مشکوک به تقلب بودند و بدون هیچ غرضی، مدعی تقلب شده اند را به تامل جدی و بازنگری در ادعایشان نمی خواند؟
البته این تنها گزارشی نیست که نشان می دهد، سران مخالف، نیز به پیروزی احمدی نژاد واقفند. برای مثال، کروبی این مطلب را به صراحت در گردهمایی روسای حزب اعتماد ملی در استانها بیان می کند و رسما می گوید که شکست خوردیم (+) حتی روانکاوی حرف های شخصیت پیچیده تری چون هاشمی رفسنجانی نیز به خوبی نشان می دهد که او در ورای صحبت هایی که می کند، به سالم بودن انتخابات واقف است و در نتیجه، این اعتراف را به طور ناخواسته در حرف هایش برملا می کند.(+)
آنچه موحب می شود تا این افراد، دیگران را به غلط در توهم تقلب بیندازند، منافع آن ها است که با شکست در انتخابات در خطر واقع شده است. شاید به همین دلیل است که هاشمی رفسنجانی در برابر روند رفع شبهات از سوی شورای نگهبان کارشکنی می کند(+) تا همچنان شکستش در هاله ای از ابهام باقی بماند و به همراهی بقیه گروه های مدعی قدرت، از آن سو استفاده کنند.
آیا واقعا وقت آن نرسیده است که افرادی که بی غرض بودند اما فکر می کردند که تقلبی رخ داده است، با خودشان خلوت کنند و در رفتارشان بازنگری نمایند؟
البته اگر این دوستان، از اخبار غیرکانالیزه استفاده کرده بودند و وجدان “غیرحزبی” خود را به کار گرفته بودند، بی شک تا به بدین لحظه به نتیجه می رسیدند. به خصوص بعد از اینکه کمیته صیانت از آرای موسوی، آخرین تیر خود را هم رها کرد و تمام مواردی را که زعم خود برتقلب دلالت می کردند، منتشر نمود و مشخص شد که هیچ دلیل و مدرکی برای این ادعای خود ندارند. انتشار این گزارش نتیجه معکوسی برای ستاد موسوی داشت، به طوری که در همان زمان، برخی کارشناسان با بررسی دلائل موسوی اعلام کردند که این گزارش ناخواسته کفهی ترازو را به سمت دیدگاه آن دسته از اقرادی که به صحت انتخابات معتقدند سنگین کرد.(+)
بر عهده هر انسان عاقلی است که چنین ماجراهایی را به دور از تعصب پیگیری کند. اما متاسفانه بسیاری از کسانی که بی غرض بودند اما مدعی تقلب شدند در دام طراحان این ادعا افتادند و از مراجعه به سایت های غیرخودی، خودداری کردند و با قرار دادن خود در مسیر اخبار کانالیزه و مغرضانه، خود را از دریافت حقیقت محروم کردند.
البته باید تا فرصتی هست، تاملی دوباره کرد و توجه به اقرار صریح این افراد به صحت انتخابات و عدم وجو حتی کوچکترین مدرکی برای تقلب 11 میلیونی هر انسان حقیقت جویی را به بازنگری کلی در رفتار سیاسی خود فرامی خواند.
مطالعه گزارشات مستندی نظیر این نوشته در مورد نقشه قبلی، برای ایجاد شایعه تقلب در صورت شکست در انتخابات از سوی اصلاح طلبان، هر انسان عاقلی را به فکر بازنگری برداشت خود از آنان می نماید و باید تا فرصت باقی است، به سوی درک حقیقت رفت، حقیقتی که شاید برای درک آن لازم باشد، بسیاری از باورهای پیشین خود را تصحیح کنیم.
پ.ن : هدف این نوشته، تنها بررسی ادعای تقلب در انتخابات بود. این موارد مطرح شده، به خوبی صحت انتخابات را از دید افراد متنفذ نشان می دهد و لاجرم هر انسانی را به دور از تفکر حزبی، وادار می کند تا به صحت انتخابات اقرار کند و به فکر حواشی ریز و مسائل جزئی نیفتد.
اما اگر تصمیم خود را برای صحت انتخابات گرفته اید، اما همچنان بعضی از موارد حاشیه ای، درذهن شما وجود دارد؛ خواندن این نوشته کامل و خواندنی را به شما توصیه می کنیم.
یک نکته : در نوشته های گذشته تا آنجایی که وقت اجازه می داد به دوستان پاسخگو بودم؛ اما کمبود وقت در روزهای آتی و احتمالا به مدت چند ماه، اجازه پرسش و پاسخ های مفصل را نمی دهد.
و در آخر : امیدوارم، دیگر این ادعای دروغین تقلب از هیچ آدم حق طلبی، صادر نشود و همگان با این حوادث جدید، این شجاعت را داشته باشند که در بینش سیاسی خود، تجدید نظر بکنند و احیانا بانیان این ادعای دروغین را که شاید بعضا از دوستانشان هم باشند، بر مسئولیت اخروی و دنیوی ادعای باطل و مضرشان آگاه سازند.
منبع: وبلاگ تارنما
کلمات کلیدی :